زنی که تو بهت و ترس منو زائید
مردی که پدر بود و مرده می دید
Ù‡Ùت سالگی رهامو توی لجن
سیگار داغ و پشت دست و زدن
مثل عورت چروکیده ی ننه
توی Øس جر خوردن Ùˆ له شدن
Øالت خلط ØµØ¨Ø Ø§ÙˆÙ„ طلوع
چندش از صد تومنی عیدی عمو
ت٠تو لیوان آب دبیر دینی
ØµØ¨Ø Ú†Ø§ÛŒÛŒ شیرین Ùˆ شب سیب زمینی
شرمه که کرز از پای برادرم
نگاه شکسته ی عینک خواهرم
Øسرت Ùوت شمع کیک تولد
خارش خشتک از روی تعمد
عقده ی ریش و سیبیل و تیغ ژلت
Øس ژانوارژان بودن واسه کوزت
خط شورت مانتو تنگ دهه Ù‡Ùتاد
سیخ کردن عشق از درد زیاد
پیش بزرگ مجلس شعر وبا
یه هزاره Ùˆ هزار امید Ø´Ùا
باد مقدس یه مرجع دینی
بØران شهوت لواط Ùˆ زنا
توی اتاق به وسعت یک مستراØ
یه خلو Ùˆ خلاءخلسه Ùکر خدا
زندگی Ùارغ از معنی
زندگی Ùقط یعنی
مثل یه مهره بازی کرده شدن
تنها مثل مرده راه رÙتن
بوی بد جوراب یه دختر قاعده
مشت یه تصویر تو صورت آینه
شکوندن سی دی صدای Ùرهاد
Ù†Ùرت از عکس Ùˆ صدای هایده
ت٠روی شعر شاملو از تامل تکرار یاد خاطره
نبض Ùکر Ùلجی Ú©Ù‡ به تو تابیده
چشم کور Øس خری Ú©Ù‡ خوابیده
از رنگ و هندسه از پیکاسو
تنها گم مثل آیدین آقداشلو
تکرار یه ملودیهای طناب دار
یه غزل از عشق تو قاÙیه خیال
اوج لذت جنسی من و یه گاو
ترجمه ی تخم به اینگلیسی لاو
یه سرزمین امن واسه مردن
توی تلخی گذشته سر خوردن
Ø´Ú©Ù„ یه رپر معترض مضØÚ©
گم توی مای خیالی خالی از من
کاش٠عنصر درد Ùˆ انÙجار
آخر یه رمان ابزورد انتØار