سوزن می شوم سوزناک در رگ پای خودم بالا میروم
سر شکسته تا قلبم میروم Ùرو Ú©Ù‡ تا چاقانا بالایش میروم
که قلبم میشکند تا بریزد خونش
تا بریزد خونش شور انگیز
اکنون دست میکنم در تو
تا به در آرمت از میان دو بر گلو مانده عشق شور انگیز
من دست میکنم در تو شور انگیز
Ùواره ÛŒ پایم از ÙÙ„Ú© میگذرد Ú©Ù‡ نمیدانم چیست
میخواهی اصلا از این شعر بگذرم
تا قند Øبه کنیم Ùˆ بنوشیم شور انگیز
سر تا به پا عین طالبی، طالبی
طالبی همین Ú©Ù‡ Ú¯Ùتم را هم پاره کنم اصلا
زاج بجوم، شاش بشوم، کات بزنم
همه ی این نرمی ها را عین طالبی
Ùواره ÛŒ پایم از ÙÙ„Ú© گذشتن گرÙت
بیا تا از صد ابر بگذریم
و به صد دشت شقایق و زرتشت
Øر٠نزن بیا بقییه اش را بشنو
Ù†ÙˆÙˆÙˆØ Ù…ÛŒØ´ÙˆÙ…
کشتی ام را سوار شو با صد بلبل دیگر
بخوان درست Ùˆ ØرÙت نباشد بیا با Ù‚ÛŒ اش
میان باغ میشویم سپس دستت را بده ØرÙت نباشد
سوزن شده ام دیگر در پای خود Ùرو
سو ساتور شده ام بر دست تو
Øر٠نزن دستت را بده
تا Ùرو شوم
شوم که تا چاقانا بالا
خونش را جمع کن
ساتور بوده ام همیشه که
Ùواره دستم
از همان ÙÙ„Ú© Ù…ÛŒ گذرد